کد خبر: 17

حسین رویوران

درگفت وشنودی  که پیش روی دارد، زمینه ها وابعاد دوجریان مقاومت وسازش در خاورمیانه، مورد بررسی قرارگرفته است. نکته ای که شرایط کنونی در این منطقه حساس، ضرورت آن را بیش ازپیش ایجاب می کند.  

* درآغاز سخن مناسب است درباره صف بندی جاری میان جریان مقاومت و هم پیمانی با غرب درخاورمیانه، توضیحاتی بفرمائید ؟

بسم الله الرحمن الرحیم. با آغاز جنگ ۳۳ روزه در تابستان سال ۲۰۰۶ بین رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان منطقه خاورمیانه وارد قطب بندی حاد و شفاف سیاسی جدیدی شد. این جنگ زمانی اتفاق افتاد که جورج بوش پسر، رئیس جمهور اسبق امریکا به بهانه حوادث ۱۱ سپتامبر و با طرح مفهوم حمله پیشدستانه همه جهان اسلام را تهدید و در این چهارچوب افغانستان و عراق را اشغال نظامی کرد و طرح سیاسی خاورمیانه بزرگ را روی میز قرار داد. درک ابعاد این طرح در فهم تحولات اخیر در خاورمیانه اهمیت فوق العاده ای دارد، زیرا بدون شناخت این طرح بسیاری از رفتارهای سیاسی فعلی در منطقه قابل فهم نیست.

پس از فروپاشی بلوک شرق در آغاز دهه ۹۰ میلادی همه کشورهای بلوک سوسیالیستی الگوی تمدنی غرب را انتخاب کردند. آنها در بُعد سیاسی الگوی لیبرال غربی، بُعد اقتصادی نظام سرمایه داری و در بُعد اجتماعی فردگرایی را برگزیدند که این سه ویژگی مهم ترین شاخص های الگوی تمدنی غرب به شمار می آید. این تحول دانشمندان امریکایی فوکویاما را به این فکر انداخت تا کتاب « پایان تاریخ» را بنویسد. او بر پایه تحولاتی که در شرق اروپا صورت گرفت، به این باور رسید که تاریخ نتیجه تضاد و تعارض ایدئولوژیک است و از آنجا که الگوی تمدنی غرب در حال عالمگیر شدن است، از این رو تاریخ به پایان خواهد رسید و الگوی غربی جهانگیر خواهد شد. واژه ها و مفاهیم جهانی سازی (globalism) و تشکیل سازمان تجارت جهانی (WTO) نیز بر پایه این مفهوم مطرح شد. پس از چند سال ساموئل هانتینگتون، دیگر دانشمند امریکایی به نتیجه مغایری رسید و ایده جنگ تمدن ها را مطرح ساخت. او معتقد بود همه تمدن ها در مقابل تمدن غربی سر تسلیم فرود آورده اند و تنها اسلام است که تسلیم نشده و فرهنگ اسلامی همچنان زنده است و برخی کشورها مانند جمهوری اسلامی ایران و نیز بعضی گروه های سیاسی مقاوم اسلامی می کوشند الگوی سیاسی تازه ای بر اساس فهم جدیدی از اسلام بر پا سازند و زمانی تاریخ به پایان خواهد رسید که تمدن اسلامی همانند دیگر تمدن های آسیایی، چینی و هندی تسلیم و امید به رستاخیز تمدنی و فرهنگی در دل این جوامع به طور کامل فراموش شود.
 
* آیا همزمان با همین دوره بود که تئوری خاورمیانه جدید یا « خاورمیانه بزرگ» نیز طراحی شد؟

بله، به موازات کارِنظریه پردازان کلان که متفکران نظام سرمایه داری لیبرال انجام دادند، دولتمردان امریکا طرح سیاسی خاورمیانه بزرگ را بر پایه نظریه برخورد تمدن ها طراحی و ارائه کردند. در این طرح از دو تئوری رایج در عرصه روابط بین الملل در دهه ۹۰ میلادی نیز بهره برداری شد: نظریه همگرایی و وابستگی متقابل که مبنای برپایی منطقه یورو در قاره اروپا و منطقه نفتا در امریکای شمالی بود.

* درواقع ایده اولیه « خاورمیان بزرگ» از اینجا نشات گرفت؟

به عبارت دقیق تر دولتمردان جمهوری خواه امریکا برای سلطه بر جهان اسلام منطقه به هم پیوسته سرزمینی اسلامی از مراکش در غرب گرفته تا مرز هند و پاکستان در قلب آسیا و از آسیای مرکزی، قفقاز و بالکان از شمال تا افریقای مرکزی در جنوب را با نام غلط انداز « خاورمیانه بزرگ» معرفی کردند تا واقعیت تضاد با جهان اسلام را پنهان سازند و اعلام کردند این منطقه در چهارچوب فرآیند همگرایی باید با سیاست های غرب هماهنگ و همگون شود و در نهایت در چهارچوب اصل وابستگی متقابل در اتحاد و ائتلاف با غرب به ویژه امریکا باشد. به همین علت اصلاح ساختارهای سیاسی در منطقه در دستور کار مراکز گسترش سلطه غربی قرار گرفت و در کشورهای مختلف منطقه ده ها اجلاس در این زمینه برگزار شد.

* این طرح چه پیش نیازهایی داشت؟

همگرایی مورد نظر امریکا زمانی قابل اجرا بود که همگونی صورت می گرفت و زمینه همکاری و جمع کردن دولت های کشورهای اسلامی فراهم می شد. اشغال افغانستان و عراق پیش درآمد اجرای این طرح بود که هدفش مرعوب ساختن دوست و دشمن بود، به امید این که دیگر کشورها با مشاهده جدیت غرب، تسلیم واقعیت های زورمدارانه جدید شوند. انتخاب دو کشور افغانستان و عراق به عنوان هدف حمله به ویژه کشور عراق که هیچ ارتباطی با حمله ۱۱ سپتامبر نداشت، به مجاورت این کشورها با ایران باز می گشت.

یکی از اهداف محاصره جمهوری اسلامی ایران و تحت فشار قرار دادن آن برای پیوستن به این پروژه سیاسی غربی است. تحمل هزینه سنگین نزدیک به ۳۰۰۰ میلیارد دلار از سوی امریکا در نتیجه اشغال این دو کشور مسلمان، در چهارچوب طرح سلطه بر جهان اسلام و مهار تمدن اسلامی قابل تأمل است. در اینجا نباید فراموش کرد عرصه سیاسی، صحنه عقلانیت است و دولتمردان امریکا با محاسبه نتایج طرح سلطه بر جهان اسلام حاضر شدند این هزینه گزاف را بپردازند تا ارتقای جایگاه امریکا در نظام بین المللی تحقق و نظام تک قطبی واقعیت یابد که هدف نهایی امریکا بود.

ارسال نظر

مهمترین اخبار

تازه های خبری