کد خبر: 13689

شادی رستمی

به گزارش قم خبر، دوران عاشقی به نوعی منسجم ترین اثر علیرضا رییسیان به حساب می آید که امسال در جشنواره فیلم فجر تا حد زیادی نظرها را به خود جلب کرده و سر و شکلی قابل قبول  و بازی هایی یکدست و روان دارد.

دوران عاشقی راوی یک درام خانوادگی است که در یک بستر اجتماعی روز اتفاق می‌افتد.زنی(لیلا حاتمی) که وکیل است به ناگهان و اجبارا  با پرونده ی یکی از موکلینش درگیر می شود و با پی بردن به خیانت همسر، زندگی اش در  معرض فروپاشی  قرار می گیرد.

تا چند سال قبل پرداختن به موضوعی این چنینی خط قرمز محسوب می شد.اما امروز که مردم جامعه از انواع سریال های ترکی بهره مند شده اند و پردازش چنین واقعه ی تلخی کاملا راحت شده و جای خود را در زمینه ی ادبی هم باز کرده است ،عدم بی اعتنایی به ان می تواند کارگردان را فاقد معلومات اجتماعی نشان دهد.به این دلیل اکثر کارگردانان ما در کارنامه هایشان حداقل یک فیلم با موضوع خیانت و زن دوم دارند.اینکه شوهر با قرار گرفتن در معرض لغزش های نفسانی  به خانواده خود پشت پا زده  و زندگی تازه ای را انتخاب کند و هر موقع دلزده شد به سراغ خانه و زندگی اش باز گردد ،واقعیتی تلخ  اما نمایش دادنش به مراتب تلخ تر است.

رویا محقق در مقام نویسنده ی فیلم نامه و علیرضا رییسیان کارگردان   با خلق چنین اثری کوشیده اندبیشتر جزییات روابط خانوادگی را به تصویر بکشند و به تبعات و بازخوردهای آن بپردازند. رییسیان پیش از این در چهل سالگی نشان داده بود که به چنین موضوعی علاقه دارد و داستانی از ناهید طباطبایی به همین نام را دستمایه قرار داده بود.در چهل سالگی اقبال زن به عشق قدیمی اش را به تصویر کشیده بود و این بار به نقد ازدواج دوم پرداخته ولی به آن را رسمی و موجه جلوه داده و برای همسر صیغه ای  حقی همپای همسر عقدی قرار داده است.چنین محتوا و دورنمایه ای گرچه قرار بوده ازدواج موقت را بکوبد اما به طور ضمنی برایش تبلیغ کرده و به رسمی کردن چنین پیوندی پرداخته است. شاید که هدف دفاع از تک همسری بوده اما حاصل کار نتیجه ای معکوس داشته است.

دوران عاشقی به لحاظ روایی فیلم موفقی است.داستان پیوسته و فلش بک های موثر و دیالوگ های به جا کاملا در خدمت فیلم هستند  و با هم ترکیب مخاطب پسندی می سازند. گره های داستان در جای درست مطرح و به تناسب گشوده می گردند،فراز و فرودها همگی درست تنظیم شده اند،بار دراماتیک داستان بخوبی تقسیم شده  و کاراکترها در جای خود قرار دارند .نه وراج هستند و نه کم گو.همه چیز به اندازه ای است که به کل کار صدمه ای نمی زند و عناصر فیلم همگی هماهنگ هستند.گرچه نویسنده از درونیات کاراکترها سخنی به میان نمی آورد و به نوعی از روی آن گذر می کند .بیننده نیاز دارد پی به هدف و انگیزه ی کاراکترها ببرد و تکلیفش را با آنها روشن کند.

با حدس و گمان نمی توان همذات پنداری کرد. علیرغم مقایسه ای که بین این فیلم و لیلا داریوش مهرجویی می شود نمی توان یک نقطه ی مشترک واقعی برایشان بر شمرد.در لیلا دغدغه ها و تردید و انگیزه ی لیلا برای مخاطب روشن بود در حالی که در این فیلم بیتا،قهرمان زن و نقش اول گاه منفعل می شود و با اتکا به میمیک چهره بیننده نمی تواند پی به خواسته و تصمیمش ببرد.تنها کسی که در این می داند چه می خواهد زندی(فرهاد اصلانی)است  و برای دیگران هم تصمیم می گیرد.فیلم گاه شعار هم می دهد،موکلین بیتا افرادی از این قبیل هستند: دختری که بی هدف ازدواج کرده و شوهرش او را کتک می زند ،زنی که با رییس خود ارتباط داشته و اکنون بی شغل و همسر سرگردان است،مردی که قصد تغییر جنسیت دارد و... به اضافه ی پدرش(پرویز پورحسینی) که مرتب او را نصیحت می کند و به نوعی اهرم بازدارنده اش محسوب می شود.با حذف او هیچ تغییری در داستان رخ نمی دهد،همانطور که مادر بیتا نقش موثری در پیشبرد قصه ندارد و به جز چند جمله ی کوتاه چیز دیگری ازاو  نمی شنویم.پایان بندی فیلم خیلی خوب نیست و به عبارتی پا در هوا رها کردن داستان  و راه حل موقتی مانند ازدواج موقت چندان به مذاق بیننده خوش نمی آید.نمی توان دریافت که زن دوم موفق می شود ادعایش را اثبات کند و به دفاع از شرافتش برخیزد یا نه و اینکه آیا در اصل  او گناهکار بوده؟پایان باز بی شک به درد این قبیل اثار نمی خورند و به کلیت داستان لطمه می زنند.چگونه مخاطبی که نمی تواند ذهن و قلب کاراکتر را بخواند، سرنوشت او را حدس بزند.

رییسیان موفق شده از بازیگرانش بازی هایی خوب و قابل قبول دریافت کند.لیلا حاتمی با بازی درونگرا و کنترل شده اش کاملا برای این نقش مناسب است،شهاب حسینی  در حد نقش های قبلی اش نیست و بیشتر سراسیمه و نگران جلوه می کند تا کسی که مهمترین عمل داستان به او باز می گردد.در نهایت هم که تصمیم او را نمی بینیم و به امان خدا رها می شود،فرهاد اصلانی اما عالیست،او به خوبی از عهده ی نقششش بر می اید و در ادای دیالوگ ها و اکت، شفاف و بی رودربایستی  عمل کرده است.بی شک حضور او یکی از نقاط قوت اثر است.مینا وحید که بازیگر تازه واردی است با اعتماد به نفس کافی در مقابل هنرمندان مطرح نقش آفرینی می کند و نوید حضور یک بازیگر خوب را به سینمای ایران می دهد.

فیلم برداری دوران عاشقی قشنگ است و هنرمندانه و اکستریم کلوز آپ ابتدایی  وانتهایی فیلم به دل می نشیند و مفهوم دارد .نماهای دل انگیز،رنگ پردازی های هنرمندانه و طراحی صحنه ی خوب از ویژگی های مثبت فیلم هستند .همچنین موسیقی کار از ستار اورکی که در خدمت تم و متن داستان قرار دارد ، بر کلیت فیلم نشسته است.

علیرضا رییسیان کارگردان کم کار و گزیده کاری است. او هر چند سال یک بار فیلم می سازد  و نشان می دهد در خلق دنیای آدم ها و به تصویر کشیدن موضوعات به ظاهر معمولی اما مهم توانا و زبردست است.همچنین نشان داده در  2 فیلم اخیرش علاقه ی خاصی به موضوع خیانت پیدا کرده و در بالغ کردن چنین دستمایه ای نهایت تلاش را می کند .امید است که آثارش  اسیر بیانیه های فمینیستی نشوند.

 

ارسال نظر

مهمترین اخبار

تازه های خبری