حادثه فیضیه و افشاگری های امام راحل سبب شد تا مردم با رزالت رژیم منحوس شاه به طور کامل آشنا شوند و واقعه خونین فیضیه را تابلو درخشان مقاومت روحانیت در برابر ظلم بدانند.

به گزارش قم خبر، 25 شوال وشهادت رئیس مذهب شیعه، که مصادف بود با دوم فروردین1342، روز حمله نظامیان حکومت شاهنشاهی به مدرسه فیضیه است، هرچند تلخی این فاجعه سال هاست که در اعماق قلب تاریخ معاصر ایران به چشم می خورد، اما سبب شده است تا سرمنشأ و نقطه عطف بسياری از رخدادهای سياسی در روند انقلاب به ویژه قیام پانزده خرداد شود.

رحلت آيت‌الله بروجردی در فروردين 1340 حكومت شاه  را بر آن داشت تا با جدیت تمام تلاش خود را برای خفه کردن فریاد آزادگی مردم ایران به کار ببرد و خروج مرجعیت از ایران بهترین فرصت برای ایجاد خفقان اجتماعی بود، همین موضوع سبب شد تا دولت پلید شاه به طرح ضد اسلامی«انجمن‌های ايالتی و ولايتی» و «انقلاب سفيد» متوسل شود.

امام خمینی(ره) در آن دوران و پس وفات آیت الله بروجردی کوچکترین قدمی برای مرجعیت خود بر نداشت، که همین مسئله سبب شده بود تا بارها از سمت انقلابیون پیشنهاد مرجعیت به ایشان داده شود و در مقابل نیز رژیم شاه در این باره موضع گیری شدیدی اتخاذ کند.

ملی‌گرا ها حامیان اصلاحات شاه بودند

در آخرین ماه های سال 1341 که شاه تلخی شکست ناشی از طرح انجمن های ایالتی و ولایتی و طرح انقلاب سفید را حس می کرد، تصمیم گرفت اصولی دیکته شده از سوی تئوریسین پلید کاخ سفید به مرحله اجرا گذارد، در اين ميان احزاب ملی‌گرا با شعار «اصلاحات آری، ديكتاتوری هرگز» به آنچه شاه از ‌آن به عنوان «اصلاحات» ياد می‌كرد، چراغ سبز نشان دهند و آن را تبلیغ کنند.

در آن زمان امام خمینی(ره) با مطالعه این اصول، شروع به شفاف سازی و بیداری افکار عمومی کرد که در این راستا مراجع و علما را به قیامی پر شور فراخواند، پس از آن با مذاکراتی که بین علما و دستگاه پهلوی انجام شد، شاه تهدید کرد که به خواسته خود ولو با تخریب مساجد دست می یابد.

در نشت بعدی علمی قم، امام خمینی(ره) که خواستار تحریم رفراندوم بود با برخی از محافظه کاران رو به رو شد و در بیانیه ای کوبنده در دوم بهمن 1341 آن رفراندم را اجباری خواند.

همزمان با این بیانیه بازار تهران تعطیل و ماموران شاه و ساواک به مردم حمله کردند، در این میان شاه در چهارم بهمن برای رفع مشکلات عازم قم شد، که استقبال از او با تحریم امام راحل مواجه شد، نفوذ کلام امام خمینی(ره) به گونه ای بود که نه تنها مردم، بلکه تولیت آستانه مقدس حضرت معصومه(س) نیز برای استقبال از شاه حاضر نشد.

خشم شاه از این حرکت برانگیخته شد و درسخنرانی خود در جمع کارگزانی که با خود به قم آورده بود به روحانیت اهانت زیادی کرد.

نوروز 1342 در اعتراض به شاه تحریم شد

 دو روز بعد رفراندوم غیر قانونی با حضور کارگزاران رژیم پهلوی برگزار شد، رسانه های سلطنتی به تعریف از این حرکت پرداختند و در مقابل نیز امام راحل به افشاگری در این زمینه پرداخت و اعلامیه تند 9 امضایی منتشر شد.   

امام خمینی(ره) در اعتراض به رژیم نوروز 1342 را تحریم کرد و انقلاب سفید شاه را انقلاب سیاه خواند، در این میان شاه که وعده تحقق اهداف آمریکا را داده بود، تحت فشار قرار گرفت و حادثه تلخ مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبيه تبريز رقم خورد.

بر اساس اطلاع رسانی های قبل، مراسم در مدرسه فیضیه برگزار شد، که سخنران اول بر اساس هماهنگی های پیشین نیز تعیین شده بود. اتوبوس ها شورشیان را با لباس مبدل کشاورزی و مصلح به سلاح چوب و چماق وارد قم شدند.

آن روز همزمان بود با شهادت رئیس مذهب شیعه و از صبح برنامه های عزاداری در قم برپا بود، در بیت امام خمینی(ره) یکی از روحانیون درباره جو حکومتی عباسیان صحبت می کرد که امام خمینی(ره) وارد جمع شد، امام راحل به صلوات های مشکوک و افراد حاضر در آن مراسم مشکوک شدند و بر اساس هماهنگی ها، به سمت حرم مطهر حرکت کردند و در آنجا نیز سخنرانی کرند، تهدید امام راحل در آن موقع سبب شد توطئه ای در آن مجلس انجام نشود.

حوزه علميه دانشگاه امام صادق(ع) و سربازخانه امام زمان(عج) است  

عصر همان روز از سوی آیت الله گلپایگانی مراسم سوگواری برگزار شده بود و جمعیت زیادی نیز در آن شرکت کردند، در این مراسم نیز شورشیان برای ایجاد اختلال حاضر شده بودند، یکی از طلاب از حوزه علميه به عنوان «دانشگاه امام صادق» و سربازخانه امام زمان ياد می کرد، در اواسط سخنرانی شورشیانی که با ماشین های دولتی به قم آمده بودند وارد شدند و درگیری بین طلاب و شورشیان به وجود آمد.

طلاب بدون سلاح با تمام توان خود مقابله کردند و با تخریب گوشه ای از ایوان و استفاده از آجرها برای مبارزه برای لحظه ای طاغوتیان را مجبور به عقب نشینی کردند، شورشیان مسلح خود را به پشت بام رساندن و با هدف گلوله قراردادن طلاب تعداد زیادی را مجروح و از پشت بام پایین انداختند.

شورشیان با حمله به حجره ها و نابودی کتاب و اثاثیه طلاب، برخی از وسایل و کتب آنها را در وسط مدرسه به آتش کشیدند که انبوهی از قرآن و مفاتیح در میان شعله ها به چشم می خورد.

فردای روز حادثه دوباره مزدوران شاه با حمله به فیضیه به هتک حرمت طلاب پرداختند، در انبوه خاطرات به جای مانده از آن واقعه تلخ، آيت‌الله محمدتقی فلسفی در خاطرات خود، آن واقعه تلخ را این گونه بیان می کند:

یونس رودباری اسطوره مقاومت فیضیه

  «كماندوها با وسايلی‌ كه در اختيار داشتند به طلاب بی‌دفاع حمله می‌كردند. با پنجه بوكس، ميله‌ آهني، زنجير، و حتی شاخه‌های درختان فيضيه كه شكسته بودند، طلاب را به سختی مضروب و مجروح می‌نمايند. سپس از صحن فيضيه به درون حجره‌های طلاب می‌روند، كتابها، لباسها، حتی قرآنهای آنها را به درون صحن مدرسه می‌ريزندو آتش مي‌زنند. بعد به طبقه بالای مدرسه می‌روند. در آنجا به زد و خورد با طلاب مشغول می‌شوند. به طوری كه می‌گفتند چند نفر را هم از پشت بام فيضيه به رودخانه‌ای كه از كنار فيضيه می‌گذرد، می‌اندارند كه از سرنوشت آنها خبری نشد. يكی از طلاب جوان به نام سيد يونس رودباری، به شهادت رسيد و طلاب از شهادت وی با خبر شدند. 

 

آيت‌الله گلپايگانی را به يكی از حجرات طبقه پايين بردند و محافظت می‌كنند، چون خطر كشته شدن ايشان جدی بوده است. بعضی از طلاب هم برای نجات خود به پشت‌بام فيضيه می‌روند و گويا خود را به زير می‌اندازند و دست و پای آنها می‌‌شكند.

مدرسه طالبیه تبریز نماد مقاومت دینی روحانیت است

به طور خلاصه طلاب مظلوم را چنان زدند كه دندان‌‌ها و دست و پاها و سر و صورت‌های بسيار شكسته و مجروج شد. مردم بعضی از طلاب دست و پا شكسته و صدمه ديده را به بيمارستان‌های قم می‌رسانند و اعضای شكسته آنها را گچ می‌گيرند، اما از طرف شهربانی و ساواك قم و به دستور مستقيم سرهنگ مولوی آنها را از بيمارستانها اخراج می‌كنند! و ناچار در خانه‌های خود يا در اتاق‌های بعضی از مدارس تحت معالجه قرار می‌گيرند. حتی دكترها هم با احتياط و دور از چشم مأمورين به آنها سر می‌زدند. از سرنوشت بسياری‌ از آنها خبری ندارم» 

در میان جان باختگان آن حادثه نام طلبه رودباری در تارک تاریخ مقاومت و ایستادگی حوزه در برابر یاوه گویی های رژیم پهلوی به چشم می خورد. ن آ«  

همزمان با این فاجعه خونین در تبریز نیز دلاور مردان مدرسه طالبیه تبریز، نیز مورد هجوم وحشیانه عوامل شاه و ساواک قرار گرفتند. همزمانی این دو حادثه و افشاگری های امام راحل سبب شد تا مردم با رزالت رژیم منحوس شاه به طور کامل آشنا شوند و واقعه خونین فیضیه را تابلو درخشان مقاومت روحانیت در برابر ظلم بدانند، مقاومتی که نقطه عطف انقلاب اسلامی شد و مردم با واقعیت های تلخ خاندان پهلوی آشنا شدند.

گزارش از زهرا رئیسی

ارسال نظر

مهمترین اخبار

تازه های خبری