سردار سلیمانی که آمریکایی ها از او به عنوان « تأثیرگزار ترین فرمانده نظامی جنگ داخلی سوریه » تعبیر می کنند، همان طور که در فلسطین « سنگ » را به « موشک » تبدیل نموده است، از طریق تشکیل بسیج مردمی در عراق و سوریه با استفاده از تجربیات ایران و آموزش نظامی – امنیتی آن ها توانست نیمی از نقاط اشغالی سوریه و دو سوم مناطق تحت اشغال تروریست ها در عراق را از دست تروریست ها آزاد نماید.
به گزارش قم خبر، سید مهدی طاهری استادیار جامعة المصطفی(ص) العالمیة و معاون پژوهش موسسه زبان و فرهنگ شناسی درباره نقش سردار سلیمانی در شکست گروه های تکفیری در یادداشتی می نویسد:
شکل گیری تروریسم در منطقه نتیجه اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003 و حمایت کشورهای مرتجع عربی از آن هاست. سران کشورهای عربی وابسته به آمریکا با اهدافی همچون رهایی از دست تکفیری ها در کشور خود، مقابله با شیعیان به خصوص پس از پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه سال 2006 و انحراف بیداری اسلامی در منطقه، از تکفیری ها در سوریه و عراق حمایت نموده و موجبات کشتار مردم مظلوم اعم از مسیحی، سنّی و شیعه را فراهم آوردند.
جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا برای مواجهه با این پدیده، سیاست هایی همچون مبارزه با تروریسم، جلوگیری از کشتار مردم بی گناه، حمایت از محور مقاومت، دفاع از اماکن مقدس شیعه و ... را در پیش گرفت و در این راستا نقش اساسی در اجرای این سیاست بر عهده سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس بوده است. وی در تحقق این برنامه ها، موفقیت های سیاسی و نظامی بسیاری را در مبارزه با تکفیری ها کسب نموده است که در ادامه به مرور برخی از آن ها می پردازیم:
ü ارائه تجربیات ایران برای مقابله با تروریسم:
سردار سلیمانی که آمریکایی ها از او به عنوان « تأثیرگزار ترین فرمانده نظامی جنگ داخلی سوریه » تعبیر می کنند، همان طور که در فلسطین « سنگ » را به « موشک » تبدیل نموده است، از طریق تشکیل بسیج مردمی در عراق و سوریه با استفاده از تجربیات ایران و آموزش نظامی – امنیتی آن ها توانست نیمی از نقاط اشغالی سوریه و دو سوم مناطق تحت اشغال تروریست ها در عراق را از دست تروریست ها آزاد نماید.
ü تقویت محور مقاومت و جلوگیری از آتش جنگ شیعه – سنی در منطقه:
داعش که به عنوان ابزار اسلام هراسی در جهان توسط آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد، در بحران سوریه و عراق با کمک غربی ها، رژیم صهیونیستی و سران مرتجع عربی به دنبال تشکیل پیمان منطقه ای ضد مقاومت بوده و با تبلیغات رسانه ای در این زمینه ایجاد جنگ میان شیعه و سنی را دنبال می کردند؛ اما سردار سلیمانی با حمایت از کردها و اهل سنت، شعله های جنگ مذهبی را خاموش کرده و با شکست نیروهای تروریسم در عراق و سوریه، قدرت محور مقاومت را نیز تقویت نمود.
ü تحقیر ائتلاف ظاهری ضد داعش:
گرچه آمریکا در ماه های اخیر به همراه کشورهای غربی و حامیان منطقه ای تروریسم، ائتلافی را علیه داعش تشکیل داده اند؛ اما همگان می دانند که مشارکت آن ها در ائتلاف نه از سر دلسوزی؛ بلکه برای رهایی از ترس داعش می باشد.
با وجود هیاهوی تبلیغاتی آن ها در مبارزه با تروریست ها، آن ها موفقیت چندانی در آزاد سازی عراق کسب نکردند؛ اما ارتش عراق، نیروهای مردمی و گروه های نظامی شیعه ( عصائب اهل الحق، سازمان بدر، حزب الله و ... ) با هدایت سردار سلیمانی توانستند تروریست ها را در مناطق مهمی از جمله آمرلی، جرف الصخر و ... شکست داده و این فرضیه را قوت بخشند که برای شکست تکفیری ها، نیازی به کمک ائتلاف ندارند.
ü حضور فیزیکی در مناطق درگیری:
نیروهای ائتلاف ضد داعش که متشکل از 60 کشور دنیا می باشد، فقط از طریق بمباران هوایی به مقابله با داعش پرداخته و داعشی ها نیز با اقداماتی همچون زیر زمینی کردن فعالیت ها، استفاده از نیروهای غیر نظامی به عنوان سپر انسانی، تغییر چهره به لباس کردها یا شبه نظامیان عراقی و ... خود را با شرائط جدید هماهنگ نمودند؛ اما حضور سردار سلیمانی در عملیات های نظامی و هدایت آن ها در خطوط مقدم جنگ، موج دلگرمی نیروها در سرکوب داعش در مناطقی همچون جرف الصخر شده است که آمریکا پس از اشغال عراق در سال 2003، هیچ گاه نتوانسته بود تکفیری ها را از این مناطق اخراج کند.
ü ایجاد اتحاد میان کردها با دولت مرکزی در مقابله با داعش:
مقامات کرد که در یک سال اخیر سودای استقلال در شمال عراق را در سر داشتند، پس از تهدیدات داعش علیه آن ها، از یک سو عدم حمایت ترکیه، آمریکا و سایر کشورها از آن ها در مقابل داعش و از سوی دیگر حضور سردار سلیمانی در میان پیشمرگ های کرد در آمرلی، صلاح الدین، کرکوک و سایر مناطق کردنشین باعث شد تا دولت عراق و کردها در مقابله با داعش، اختلافات را کنار گذاشته و با یکدیگر متحد شوند که این امر نارحتی کشورهای مرتجع عربی را به دنبال داشت.
انتهای پیام/
ارسال نظر