کد خبر: 13685

به گزارش قم خبر،نام دفاع مقدس همیشه سایه ی سنگینی بر روی  فیلم ها می اندازد و سال هاست که مخاطبان از هر اثری در این ژانر استقبال نمی کنند.شاید چون کارگردانان خوب در سال های قبل  سطح توقع  را بالا برده اند  . البته در برخی آثار مبتدی می توان  ضعف در نوع روایت و عدم انتخاب زاویه ی دید صحیح  را عامل بی اعتنایی دانست.علیرغم پیشرفت تکنولوژی نیز ظاهر فیلم ها آن اندازه پر کشش نیستند و کارگردانان مطرح دفاع مقدس  چندان دست و دلشان به کار نمی رود و به جز فیلم چ ابراهیم حاتمی کیا که کم فروغ بود مدتهاست اثر درست و درمانی ندیده ایم.

 تا آمدن احمد  که پیش از این به نام بهار در پاییز پروانه ساخت گرفته بود،یکی از 5 اثر دفاع مقدس حاضر در جشنواره فجر است.این فیلم  تلاش میکند روایتی تازه به بیننده نشان دهد و از  جزیره خارک بگوید که درطول 2800 روزجنگ 2840 بار بمباران شد. صادق صادق دقیقی این فیلم را بر اساس داستانی از پروانه مرزبان و  عبدالجبار دلدار ساخته است و افسر اسدی، پرهام دلدار، مهدی فقیه، بهرام ابراهیمی، جواد پولادی، ونوس حسن کانلی، محمد جواد سلام پور، سینوهه دانشمند، حسین قفلی و حسن علیرضایی در آن ایفای نقش می کنند.

 صادق دقیقی پیش از این  با فیلم بزرگ مرد کوچک نشان استعداد و توانایی خود را در به تصویر کشیدن زندگی شهید بهنام محمدی نشان داده بود .در این اثر که دومین تجربه اش محسوب می شود از رزمنده ای به نام احمد می گوید که تصمیم داشته در روز عروسی خواهرش به جزیره خارک برود اما وقایعی که رخ می دهد مانع از انجام این کار می شود و سلسله اتفاقاتی که داستان را شکل می دهند از همین جا آغاز می شود. فیلم در سال 1365 اتفاق می افتد .

خط اصلی داستان در مورد انتظار یک پدر است! انتظاری شیرین و گوارا که با تمهیدات خاص فیلمساز موفق شده به یکی از ماندگارترین آثار سینمای دفاع مقدستبدیل شود. تا آمدن احمد برداشتی مستندگونه دارد و بر اساس حوادث واقعی به رشته ی تحریر درآمده است.تا آمدن احمد مضمونی شریف و انسانی دارد و زاویه ی نگاهش را نه از جنگ بلکه از رویکرد کاراکترها وام می گیرد.چنین بعدی معمولا در اثار جنگی به چشم نمی خورد و مخاطب  اغلب در زرق و برق ظواهر فیلم غرق می شود.

 فیلم به سبب موضوع و واقعه ای که روایتگر آن است ،می بایست از جلوه‌های ویژه ی میدانی سود ببرد که به گفته ی  کارگردان تمام عملیات به صورت کامپیوتری انجام شده است و تاکید وی بر لذت بصری بوده است.در داستان به جای آنکه رزمنده قهرمان  باشد ،سربازی عراقی مجال دیده شدن می یابد که باید به خواسته ی  احمد عمل کند و با خانواده ی او دیدارنماید .همین امر سبب شکل گیری بازی های زیبا و درخشانی می شود که از مهدی فقیه   و افسر اسدی در نقش نبات  می بینیم. لهجه ی اسدی  در این فیلم ترکیبی از زبان آذری و بوشهری بوده ودر عرض مدت کوتاهی  یک فرد بومی لهجه را با او  تمرین کرده است .

 دست گذاشتن روی موضوع خارک در حالی که عامه ی مردم اطلاعی از اتفاقات رخ داده در آن در طول جنگ تحمیلی ندارند به نوعی سوژه را بکر و دست نخورده می کند و همین سبب می شود که بی هیچ پیش داوری و بینش خاص به دیدن روایت صادق دقیقی بنشینیم. روایت واقعه ای که سال هاست مهجور و بی توجه دور از چشم مانده است.

 فیلمبرداری کار با هلی شات بسیار خوب از آب درآمده  ومیزانس ،پلان ها و نماها با دقت و ظرافت خاصی ثبت و ضبط شده اند.تدوین فیلم گرچه سبب به وجود آمدن چند پارگی مختصری در کل اثر شده اما می توان با جمع بندی از ایرادات آن صرف  نظر کرد.کارگردان در زمینه طراحی صحنه و لباس و گریم نیز دقت به خرج داده و تلاش کرده تمام جزییات را با وسواس زیر نظر بگیرد. بخصوص موسیقی نواحی جنوب که کاملا با تم فیلم همخوانی دارد و زهر غم را تا حد زیادی از دل فیلم بیرون می آورد.دیالوگ های بهلول وار جوان هم به نوعی مکمل این غم زدایی است.

آنچه تا آمدن احمد را متمایز می کند ،پرهیز از شعار ندادن  و به چالش کشیدن بیننده با واقعیت هاست.صادق دقیقی سعی کرده بیش از آنکه بیننده را مفتون صحنه های باشکوه جنگی کند ،با محتوا و تاثیر احساسات و عواطف انسانی جلب نظر کند.

تا آمدن احمد حکایت پدران است،پدران منتظر این مرز و بوم که چشم انتظار به دیدار فرزندشان دارند .نمونه ای از این دست را در بوی پیراهن یوسف دیده بودیم که البته در مضمون مقایسه ی درستی نیست ولی تا آمدن احمد تلاش کرده  به ماهیت چنین آثاری پهلو بزند.بی شک پس از گذشت سال ها از جنگ تحمیلی و عدم توجه به ابعاد درونی و انسانی،پردازشی چنان ظریف و متفاوت می تواند نوید  آغاز دوره ای  جدید در سینمای دفاع مقدس را بدهد.چنین آثاری می توانند به نسل جوانی که از جنگ کمترین تصوری ندارند،مظلومیت و پایداری مردم جنوب را نشان دهد بخصوص خارک که کمتر کسی از جزییات مقاومتشان خبر داشته و دست گذاشتن روی چنین موضوعی آنهم با یک پایان بندی خوب و غافلگیر کننده نشان می دهد کارگردانش سینما را بلد است و می توان در آینده اثار فاخری را از او شاهد بود.

تا آمدن احمد را در آخرین روز جشنواره به تماشا نشستم و با خود اندیشیدم علیرغم تمامی کمبودها و مشکلات پیرامون این ژانر  ،هنوز هم هستند کارگردانانی که دغدغه ی انتقال مفاهیم انسانی را دارند و به قهرمانی هم وطنانشان افتخار می کنند،آنهایی که باری به هر جهت فیلم نمی سازند و در پی جذب سرمایه های کلان و سفارشی کردن فیلم نامه نیستند.جشنواره ی امسال  فیلم هایی پر از داستان های خیانت بود و تک و توک باقی مانده شعار زده و سطحی بودند و کمترین تلاشی در جذب مخاطب نداشتند.وقتی هنوز آثار دفاع مقدس با اندک امکانات و بودجه ساخته می شوند مخاطب باید از آنها حمایت کند.دانستن واقعه ای تا این اندازه بزرگ به دیدن زحمات  شریف کارگردان و گروهش با هر نقص و کاستی که   داشته باشد می ارزد.

ارسال نظر

مهمترین اخبار

تازه های خبری