کد خبر: 14496

قم خبر گزارش می‌دهد:

گفتن و نوشتن درباره فقر و بیکاری هرگز مانند لمس و احساس آن نیست. فقر یکی از معضلات اجتماعی امروزی جامعه است که می‌تواند منشاء خیلی از آسیب‌های جامعه از قبیل اعتیاد، طلاق، خودکشی و... شود و این فقر با بیکاری گره خورده است.

به گزارش قم خبر، «ما کی دارا می‌شویم» این جمله‌ای است که زهرا از اعماق وجودش می‌گوید و طمع فقر و بیکاری پدر را خوب چشیده است که اینگونه بی‌نیاز بودن در این سن کم را آرزو می‌کند.

اما گفتن و نوشتن درباره فقر و بیکاری هرگز مانند لمس و احساس آن نیست. فقر یکی از معضلات اجتماعی امروزی جامعه است که می‌تواند منشاء خیلی از آسیب‌های جامعه از قبیل اعتیاد، طلاق، خودکشی و... شود و این فقر با بیکاری گره خورده است.

منتسکیو در کتاب روح‌القوانین می‌گوید: یک انسان به‌دلیل اینکه چیزی ندارد فقیر نیست؛ بلکه فقیر است چون کار نمی‌کند. بیکاران عمدتا فقیر و نیازمند هستند و فقر و بیکاری دو واژه قرین و مترادفند.

بیکاری آسیبی جدی است که می‌تواند بهداشت و سلامت خانوادگی و اجتماعی را دچار ناهنجاری و مشکل کند. نقش بیکاری در رواج خشونت و رفتارهای مجرمانه در جامعه، سلب امنیت اجتماعی، متلاشی‌شدن خانواده‌ها، رواج فساد و فحشا، گسترش اعتیاد، روابط ناسالم اقتصادی و رانت‌خواهی و... حضرت علی (ع) فقر را مرگی بزرگ می‌دانند.

بیکاری در دهه‌های اخیر به‌صورت یکی از مسائل حاد کشور‌های در حال توسعه درآمده و جنبه‌های مختلف بیکاری در تار و پود خانواده‌ها و جامعه به‌عنوان مشکلی مزمن نفوذ کرده است. در کشورهای غربی نیز بیکاری یک مشکل جدی و مزمن اجتماعی به حساب می‌آید. آمارهای رسمی در کشور ما متوسط نرخ بیکاری را /۳‌۱۲ درصد اعلام می‌کند که در برخی نقاط با توجه به محرومیت منطقه تا ۳۰ درصد هم گزارش شده است.

به‌علاوه، درصورتی که برای مساله بیکاری جوانان به‌ویژه تحصیل کرده‌ها برنامه‌ریزی و اقدام فوری صورت نگیرد، پیش‌بینی می‌شود متوسط نرخ بیکاری جوانان تا دو سال آینده به مرز بیش از ۳۰ درصد برسد. طبق مطالعات انجام شده، بیش از ۷۰ درصد بیکاران دانشگاهی توان ورود به بازار کار را ندارند. در واقع دانشگا‌ه‌های آموزش محور ما توانایی کارآفرینی و تربیت آموزش‌دیدگان توانمند را در عرصه‌های کار و حرفه، دارا نیستند. ‌
مساله فقر و پیامدهای آن در جامعه

حضرت علی (ع) خطاب به فرزندشان محمد حنفیه سفارش نمودند: «ای فرزند! من از تهیدستی بر تو هراسناکم، ازفقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان و عامل دشمنی است.»

یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که امروزه جوامع بشری با آن روبه روست، مساله فقر و نابرابری درآمد می‌باشد. از همین رو، سیاستگذاران همواره کوشیده‌اند تا با اتخاذ سیاست‌های مناسب حجم و شدت فقر و نابرابری در این جوامع را کاهش دهند. می‌توان دو مفهوم برای فقر متصور شد. در مفهوم اول فقر به معنی عدم امکان دسترسی به منابع معیشتی معین است که طبق آن هرگاه کل هزینه‌ها یا میزان مصرف کالایی خاص توسط فرد از حد معینی کمتر باشد، آن فرد فقیر تلقی می‌شود.

در مفهوم دوم حق برخورداری از منابع و امکانات اجتماعی و اقتصادی مورد نظر است که اگر درآمد فرد از حد معینی پایین‌تر باشد به آن‌ها دسترسی نخواهد داشت و بنابراین فقیر خواهد بود.

در برخی از تعاریف، فقر چیزی فرا‌تر از عدم تکافوی درآمد یا توسعه انسانی اندک تعریف می‌شود. بر این اساس، فقر‌‌ همان آسیب پذیری، فقدان قدرت و توان ابراز عقیده است.
 مفهوم فقر همیشه با نحوه توزیع درآمد ملی یا درآمد سرانه همراه می‌باشد. در مطالعات اقتصادی شناسایی افراد فقیر معمولا در قالب تعیین خط فقر صورت می‌گیرد. اصولا محققان برای اینکه بتوانند دولت‌ها را مجاب کنند که برای کاهش فقر کاری انجام دهند، همیشه در تعریف خط فقر به حداقل‌ها بسنده می‌کنند. در دهه ۶۰، سطح متوسط درآمد در دهک میانی بود. یعنی نیمی از جامعه، کمتر و نیمی بیشتر از متوسط درآمد جامعه، درآمد داشتند.

اما در دهه ۷۰ تنها درآمد ۳۰ تا ۴۰ درصد و در دهه ۸۰ تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت بیشتر از سطح متوسط درآمد بوده و در نتیجه روند نابرابری و راندن بخشی از جامعه به سمت گروه‌های زیر خط فقر به تدریج تشدید شده است. به عبارت دیگر، هم درصد خانوارهای زیر خط فقر بیشتر شده و هم شدت فقر افزایش یافته است. به این‌ها افزایش احساس فقر را هم می‌توان افزود.

تورم و فقر دو روی یک سکه‌اند

تورم و فقر دو روی سکه هستند. تورم و گسترش فقر باعث شکاف بین زندگی شرافتمندانه و کار شرافتمندانه می‌گردد و همین امر موجب اختلاف روانی گسترده و ناهنجاری‌های بسیار عمیق می‌شود که توجه به آن بسیار ضروری است. آمار و اطلاعات نشان می‌دهد که اقتصاد ایران در برابر نابسامانی‌های درون ساختاری و برون ساختاری بسیار شکننده و منفعل عمل می‌کند و همین مهم نشان از بیماری ساختار اقتصادی می‌باشد.

اعمال کنترل‌های این چنینی موقتی بوده و مهار تورم لجام گسیخته نیاز به حرکت‌های اساسی دارد. شکاف طبقاتی مردابی است که میکرب فساد در آن زاد و ولد می‌کند. این موضوع دوسویه است به این معنا که هر دو طبقه را به فساد آلوده می‌سازد. از یکسو قشر مرفه و پولدار با امکاناتی که دارند به یک زندگی مشروع و عادلانه راضی نیستند. برای پیشگیری از فساد و فحشا و منکرات در مرحله اول ریشه مفاسد اقتصادی را باید خشکانید، جلوی ثروت‌های باد آورده را گرفت. به هر صورت مبارزه با مفاسد اقتصادی با موفقیت همراه نبوده است.

به این سوی جامعه می‌نگریم، قشرهای کم درآمد، عیالوار، از کار افتاده، بی‌سرپرست، بی‌خانمان مستاجر با اجاره بهای سنگین. خانواده هائی که با عائله پنج، شش نفره در یک یا دو اطاق محقر یا زاغه‌ها به سر می‌برند، خرج زندگی و تحصیل و لباس فرزندانشان را ندارند.

در چنین شرایطی فکر می‌کنید چه اتفاق می‌افتد. بنابراین در جامعه از یکسو رفاه و تجمل نقش تخریبی دارد که متاسفانه در تشکیلات ما به وفور دیده می‌شود و از سوی دیگر فقر و نیازمندی و بی‌عدالتی که زمینه فساد و فحشا را فراهم می‌سازد.

بسیاری از خانواده‌ها نیز براساس محاسبات جزو خانوارهای فقیر محسوب نمی‌شوند; ولی با کوچک‌ترین بحران مانند نیاز به درمان یا فوت سرپرست به زیر خط فقر می‌روند.
خط فقر یک امر نسبی است

در این میان با حجت الاسلام حسین غفاری فر جامعه‌شناس گفتگو کردیم، عضو هئیت علمی موسسه آموزش حوزوی امام رضا (ع)، جامعه‌شناس و کار‌شناس علوم اجتماعی، می‌گوید: امروزه مشکلات اقتصادی ما قابل قیاس با دهه دفاع مقدس نیست در آن زمان حداقل‌های زندگی مثل تهیه نان، آب و... به سختی بود اما امروزه نرخ مصرف لبنیات ومیوه در فقرا نسبت به وضعیت متوسط‌های دهه انقلاب بهتر است.

حجت الاسلام و المسلمین حسین غفاری فر ادامه داد: خط فقر امر نسبی است در واقع امروزه سطح توقع‌ها در جوانان بیشتر شده و تعریف آسایش و رفاه از زندگی تغییر کرده است.

وی معتقداست: مصرف گرایی، زندگی اشرافی، مادی و حداکثری باعث شده است جوانان خود را عاجز از تدارک این زندگی بدانند.

 «یاد دارم در غروبی سرد سرد/ می‌گذشت از کوچهٔ ما دوره گرد/ داد می‌زد: کهنه قالی می‌خرم/ دسته دوم جنس عالی می‌خرم/ کاسه و ظرف سفالی می‌خرم/ گر نداری کوزه خالی می‌خرم/ اشک در چشمان بابا حلقه بست/عاقبت آهی کشید بغضش شکست/ اول سال است و نان در سفره نیست/‌ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ / بوی نان تازه هوشش برده بود/ اتفاقا مادرم هم روزه بود/ خواهرم بی‌روسری بیرون دوید/ گفت: اقا سفره خالی می‌خرید!!!؟» این شعر به قدری درناک است که می‌تواند فقر را به خوبی معنا کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر

مهمترین اخبار

تازه های خبری