اسرائیلیها بر این باورند که یهودیان در اقصی نقاط جهان یک ابزار انسانی برای تحقق اهداف توسعهطلبانه اسرائیل و همچنین ابزاری برای ادامه پروژه صهیونیسم در منطقه عربی هستند. خبرگزاری فارس: لایحه آپارتاید صهیونیستی"کشور یهود" چیست و چه تبعاتی دارد؟
به گزارش قم خبر ، مساله یهودیت اسرائیل همواره یکی از اصول مکتب صهیونیسم بوده است و در راس این مساله، رویکردهای نژادپرستانه علیه اقلیت عرب در داخل خط سبز (خط فاصل میان اراضی اشغالی در سال ۱۹۴۸ تا اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷) و همچنین آوارگان فلسطینی در مکانهای مختلف است.
کنست (پارلمان اسرائیل) در سال ۲۰۰۳ پیشنویس قانونی را درخصوص تعمیق اندیشه یهودیت اسرائیل و تعمیم آن بر تمام کشورهای جهان مطرح کرد. اعضای فراکسیون لیکود در پارلمان اسرائیل این پیشنویس را ارائه دادند و پس از آنکه اعضای پارلمان به این پیشنویس رای دادند، پیشنویس تبدیل به قانون شد. بر اساس این قانون، اسرائیلیها معتقدند که کرانه باختری و نوار غزه نه از لحاظ تاریخی و نه از لحاظ قوانین بینالمللی و نه از لحاظ توافقنامههایی که اسرائیل آن را امضا کرده است، اراضی اشغالی به شمار نمیآید. اسرائیلیها بر اساس این قانون خواستار گسترش شهرکهای یهودینشین در مناطق فلسطینی نشین شدند. آنها همچنین خواهان پایبندی به خط قرمزهای اسرائیل و در راس آن حاکمیت مطلق بر تمامی قدس اعم از شرقی و غربی شدند.
با نگاهی به اصطلاح مذکور میتوان با قاطعیت گفت که اسرائیلیها از این طریق میخواهند با ادعای اختصاص اسرائیل به یهودیان، فلسطینیها را از کشورشان بیرون کنند و در این امر فلسطینیهای ساکن اراضی ۱۹۶۷ و فلسطینیهای اراضی ۱۹۴۸ که تابعیت اسرائیلی بر آنها تحمیل شده است، با یکدیگر برابر هستند. مشخص است که اصطلاح یهودیت اسرائیل اخیرا به اولویت اسرائیل و به یک نقطه اشتراکی میان جریانها، احزاب و گروههای مختلف در سرزمینهای اشغالی تبدیل شده است.
اسرائیل به این مساله پی برده که اشاعه شعار یهودیت اسرائیل، سودمندترین شعار برای پایان دادن به حق آوارگان فلسطینی برای بازگشت به کشورشان و از بین بردن پایه و اساس قانونی این حق است. آنها همچنین امیدوارند که از این طریق، قطعنامه ۱۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۴۸ را که بر اساس آن بر بازگشت هر چه سریعتر فلسطینیها به وطنشان و پرداخت غرامت به آنها تاکید شده است، را باطل کنند. رویکرد اسرائیل در زمینه تلاش مسولان آن برای صدور توافق مشترک میان اسرائیل و فلسطین در کنفرانس آناپولیس در ۲۷ نوامبر ۲۰۰۷ نمود پیدا کرد که بر اساس آن باید فلسطینیها با مساله یهودیت اسرائیل موافقت میکردند که هدف از آن پاکسازی قومی فلسطینیها و همچنین تدوین طرحهایی جهت بیرون راندن فلسطینیهای باقیمانده در داخل خط سبز است.
از دیگر اهدافی که با مساله به رسمیت شناختن یهودیت اسرائیل دنبال میشود، تلاش برای جذب تعداد بیشتری از یهودیان جهان به سرزمینهای اشغالی است؛ چرا که اسرائیلیها بر این باورند که یهودیان در اقصی نقاط جهان یک ابزار انسانی برای تحقق اهداف توسعهطلبانه اسرائیل و همچنین ابزاری برای ادامه پروژه صهیونیسم در منطقه عربی هستند.همچنین نتانیاهو معتقد است که باید میان "کشور اسرائیل" با عبارت دیگری که صهیونیستها آن را "سرزمین اسرائیل" مینامند تفاوت قائل شد.
"کشور اسرائیل" که وی از فلسطینیها میخواهد آن را به رسمیت بشناسند، مساحت آن شامل تمامی "سرزمین اسرائیل" نمیشود، بلکه تنها بیشتر آن را در بر میگیرد. اما مابقی "سرزمین اسرائیل" در خارج از "کشور اسرائیل" و به عبارتی شامل کرانه باختری (یهودا و شومرون) میشود و بدین ترتیب میتوان به فلسطینیها این لطف را کرد تا با دلایل و شروطی کشوری در این منطقه داشته باشند.این مساله تنها به این معناست که نتانیاهو میخواهد به فلسطینیها بگوید اسرائیل در کرانه باختری حق مالکیت دارد و به فلسطینیها نیز اجازه استفاده از این منطقه و تشکیل کشور خود در آن را میدهد، اما "در چارچوب کشور یهود هیچ حق قومی و تاریخی برای اقلیت ملی عرب وجود ندارد و هرچه هست متعلق به یهودیان است."
منبع: بصیرت
ارسال نظر